سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوستی جاهلان، دگرگون شونده و زودْ گسلنده است . [امام علی علیه السلام]

لیلی
نویسنده :  نازنین

کوله ‌پشتی‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد. رفت‌ که‌ دنبال‌ خدا بگردد؛ و گفت: تا کوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت.نهالی‌ رنجور و کوچک‌ کنار راه‌ ایستاده‌ بود.مسافر با خنده‌ای‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ کنار جاده‌ بودن‌ و نرفتن؛ و درخت‌ زیر لب‌ گفت: ولی‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ که‌ بروی‌ و بی‌ رهاورد برگردی. کاش‌ می‌دانستی‌ آن‌چه‌ در جست‌وجوی‌ آنی، همین‌جاست. مسافر رفت‌ و گفت: یک‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ می‌داند، پاهایش‌ در گِل‌ است، او هیچ‌گاه‌ لذت‌ جست‌وجو را نخواهد یافت و نشنید که‌ درخت‌ گفت: اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز کرده‌ام‌ و سفرم‌ را کسی‌ نخواهد دید؛ جز آن‌ که‌ باید...مسافر رفت‌ و کوله‌اش‌ سنگین‌ بود.هزار سال‌ گذشت، هزار سالِ‌ پر خم‌ و پیچ، هزار سالِ‌ بالا و پست. مسافر بازگشت. رنجور و ناامید. خدا را نیافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ کرده‌ بود. به‌ ابتدای‌ جاده‌ رسید. جاده‌ای‌ که‌ روزی‌ از آن‌ آغاز کرده‌ بود.درختی‌ هزار ساله، بالا بلند و سبز کنار جاده‌ بود. زیر سایه‌اش‌ نشست‌ تا لختی‌ بیاساید. مسافر درخت‌ را به‌ یاد نیاورد. اما درخت‌ او را می‌شناخت.درخت‌ گفت: سلام‌ مسافر، در کوله‌ات‌ چه‌ داری، مرا هم‌ میهمان‌ کن. مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، کوله‌ام‌ خالی‌ است‌ و هیچ‌ چیز ندارم.درخت‌ گفت: چه‌ خوب، وقتی‌ هیچ‌ چیز نداری، همه‌ چیز داری. اما آن‌ روز که‌ می‌رفتی، در کوله‌ات‌ همه‌ چیز داشتی، غرور کمترینش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت. حالا در کوله‌ات‌ جا برای‌ خدا هست. و قدری‌ از حقیقت‌ را در کوله‌ مسافر ریخت. دست‌های‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هایش‌ از حیرت‌ درخشید و گفت: هزار سال‌ رفتم‌ و پیدا نکردم‌ و تو نرفته‌ای، این‌ همه‌ یافتی!درخت‌ گفت: زیرا تو در جاده‌ رفتی‌ و من‌ در خودم. و پیمودن‌ خود، دشوارتر از پیمودن‌ جاده‌هاست


جمعه 86/2/14 ساعت 12:53 عصر
نویسنده :  نازنین

دوستت دارم

بوسه
چهارشنبه 86/2/12 ساعت 10:14 صبح
نویسنده :  نازنین

زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود. زیبــــــاترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی توبود. زیبــــــــــاترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود. زیــــــــباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار توبود. زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود. زیبــــــاترین هدیه عمرم محبت توبود. زیباترین تنهاییم گریه برای توبود. زیباترین اعترافم عشق توبود

زیبا
یکشنبه 86/2/2 ساعت 8:47 عصر
نویسنده :  نازنین

تو آنجا و من اینجا. کسی را نداشته ام تا با او از چیزهای کوچک بگویم. از دانه های شبنم بر تیغه های علف یا از چیزهای بزرگ . از آنچه که در جهان میگذرد . تنها بوده ام گفته ام با خود وبا خود در خیال بوده ام اکنون دریافته ام که داشتن کسی در کنار تا کجا حیاتی است (سوزان پولیس شوتز)

 

نگاه
یکشنبه 86/2/2 ساعت 8:31 عصر
نویسنده :  نازنین
این گلهای قشنگ تقدیم به  تو   عکس رز
چهارشنبه 86/1/29 ساعت 7:35 عصر
نویسنده :  نازنین

زندگی چون قفسی است

قفسی تنگ

پر از تنهایی

و چه خوب است

لحظه غفلت آن زندانبان

بعد از آن هم

پرواز ...


شنبه 86/1/25 ساعت 8:42 عصر
نویسنده :  نازنین

رز عشق

بیا با افق مهربانی کنیم
غم پونه را آسمانی کنیم

بیا تو ی نقاشی قلبمان

رز عشق را ارغوانی کنیم


چهارشنبه 86/1/22 ساعت 12:26 عصر
نویسنده :  نازنین

درد دل با دل

چرا دنیا پره از حادثه های وارونه
عاشق کسی می شی که عاشقی نمی دونه

من به دنبال تو و تو دنبال کس دیگه

هچکدوم از ما دو تا به اون یکی راست نمی گه
من واسه ی چشمای نازنین تو یک دیوونم

من دوست دارم ولی علتشو نمی دونم

حالا که می خوای بری بذار نگاهت بکنم
چون یه بار دیگه می خوام این دل و ساکت بکنم

یه چیزی فقط بذار واسه روز تولدت

هدیه م رو بیارم و بازم بدم دست خودت

آدما فکر می کنن شاعرا خیلی غم دارن

کاش فقط این بود اونا خیلی کسا رو کم دارن

عاشق کسی می شن که عاشقاش فراوونه

بین انتخاب عشقش عمریه که حیرونه

اونی رو که دوست داری چرا تو رو دوست نداره

شایدم دوست داره ولی به روش نمی یاره

ولی نه اینا مال نداشتن لیاقته

اگه حرفم می زنه با تو فقط یه عادته

نکنه جمله هاش و پای محبت بذاری
بهتره حرفاش رو به حساب عادت بذاری
از خودش نمی شنوی اگه یه روز بخواد بره
وقتی می پرسی ازش می گه آره مسافره

ولی تو شب می شینی که باز اون رو دعا کنی

یا واسه سلامت اون نذرها تو ادا کنی
چه قدر بین دلا وحرفای ما فاصله س
چشماتون می خنده اما دلامون بی حوصله س

دوست داشتن هم یه جوری پنهون می کنیم
نمی دونیم که داریم یه قلب رو ویرون می کنیم

کاش بیایم آبروی مجنون و انقدر نبریم

دیگه منت نذاریم وقتی که نازی می خریم

عاشقی یعنی تحمل نه شکایت نه گله

اگه حتی بینمون باشه یه دنیا فاصله

مهم اینه که چقدر دوسش داری فقط همین

اگه لازم باشه آبرو رو بنداز رو زمین

برگا زرده روزای اول فصل پاییزه

بذار اون بشکنه و دلت رو برگها نریزه


سه شنبه 86/1/21 ساعت 1:0 عصر
نویسنده :  نازنین

تمام می شود

برای چشم عاشق تو نامه پست می کنم
میشه آن تبسمی که میل توست می کنم

غم شکستن من وتو هم تمام می شود

تو فکر راه را نکن خودم درست می کنم


سه شنبه 86/1/21 ساعت 12:58 عصر
نویسنده :  نازنین

یکشنبه 85/12/27 ساعت 3:33 عصر
<   <<   6   7   8   9   10      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سلام و صد سلام (اسفند 92)
باران
آموزش ترکی استانبولی
چند تا سایت مفید
حسرت دیدارت
چه زود گذشت این چند سال
عاشق تنها
امروز خیلی خوشحالم وای هورررررررررررررراااااااا
چه سخته با خاطراتش بمونی تنها
دلم تنگه واست
تحمل میکنم
با چه میتوان عشق را به بند جاودان کشید؟
سلام تنهام تنها
لیلی تنهاست و هنوز فکر خاطرا تشه
شعر
[همه عناوین(92)][عناوین آرشیوشده]
فهرست
195802 :کل بازدیدها
43 :بازدید امروز
0 :بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
درباره خودم
لیلی
نازنین
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آنست که مجنون باشی
حضور و غیاب
لوگوی خودم
لیلی
لوگوی دوستان
لینک دوستان
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
آقاشیر
امام مهدی (عج)

.: شهر عشق :.
پتی آباد سینمای ایران
کسب درآمد اینترنتی
آدمک ها
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
مذهب عشق
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
صادقانه با خواهرم
امیدزهرا omidezahra
Ali 09357004336
تنها
lovlyworld
سخنان حکیمانه یک پسر دیوانه!
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
قدرت شیطان
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
مذهب
پسران پرواز
لیلی
بــــوبــــو
ایده های اخلاقی
همه چیز
دنیا رهگذر است
LOVE STORY
خوش مرام
آوای آشنا
اشتراک
 
آرشیو
مطالب شماره1
مطلب شماره2
مطلب شماره3
مطلب شماره 4
مطلب شماره 5
مطلب شماره6
مطلب شماره 7
مطلب شماره 8
مدل لباس مجلسی
آرشیو 10
طراح قالب